جدول جو
جدول جو

معنی یافت آباد - جستجوی لغت در جدول جو

یافت آباد
دهی است از شهرستان ری نزدیک تهران به میانۀ مغرب و جنوب غربی آن با 1905 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُ فَ)
دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد در یکهزارگزی شمال باختری نورآباد کنار خاوری راه شوسۀ خرم آباد به هرسین کرمانشاه. جلگه و سردسیر است. سکنۀ آن 150 تن شیعه هستند که به لری و فارسی سخن میگویند. آب آن از چشمه سار و رود بادآور تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات، توتون، لبنیات و پشم، و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. ساکنان آن از طایفۀ نورعلی هستند و در ساختمان و سیاه چادر سکونت دارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان کذاب بخش خضرآباد شهرستان یزد که در2هزارگزی باختر خضرآباد و 8هزارگزی راه نوشان واقع شده است، کوهستانی و معتدل و مالاریاخیز است، تعداد سکنۀ آن 277 تن و آبش از قنات و محصولش غلات و شغل اهالی آن زراعت و صنایع دستی مردم آن کرباس بافی است، راههای فرعی دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
ده مخروبه ای است از بخش حومه شهرستان نایین، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
دهی است از دهستان لواسان کوچک از بخش افجۀ شهرستان تهران که در شش هزارگزی راه گلندوک و شش هزارگزی راه عمومی واقع است. محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنۀ آن 302 تن میباشد. اهالی شیعه و فارسی زبان اند. آب آن از چشمه سار تأمین می شود و محصول آن غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان بهنام پازکی است که در بخش ورامین شهرستان تهران واقع است و 203 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش بوئین زهرا شهرستان قزوین، 153 تن سکنه دارد، محصول آن غلات، چغندر قند و نخود است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از بخش نوبران شهرستان ساوه، 227 تن سکنه دارد و محصول آن غلات و لبنیات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(نِ سَ بَ)
دهی است از دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین واقع در 24000 گزی شمال باختری آبیک. دارای 412 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
دهی است از بخش سلوانای شهرستان ارومیه دارای 230 تن سکنه. آب آن از رود باراندوز و محصول عمده اش غله و توتون است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(اِ دِ)
دهی جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران، در 10000 گزی شمال باختر شهرری و 2000 گزی راه رباط کریم. جلگه، معتدل. سکنه 156 تن. شیعه. زبان فارسی. آب آن از قنات و رود خانه کرج. محصول آن غلات، صیفی، چغندرقند. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه ماشین رو. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
از روستاهای چمستان شهرستان نور
فرهنگ گویش مازندرانی